پسر زمستونی

هرچی که تو بخوای هست

صبي اومدم سوييچو وردارم برم دانشگاه مامانم گفت ماشين بذار لازم دارم منم مث ي بچه خوب سوييجو گذاشتمو رفتم دانشگاه حالا غروب بهم زنگ زده ميگه باكشو پر كن لازم دارم!!!!
من:-o
سازمان حمايت از كودكان:-((((((((((((
يني هوشو حواست تو حلقم ماااااااااادر

******


خواهرم بهم میگه چرا adsl نمیگیری مامانم از آشپزخانه داد میزنه میگه میخواد چیکار؟؟؟؟ منکه میدونم میخواد چه غلطی کنه!؟!؟ میگم یعنی چی؟؟ میگم منکه میدونم میخوای بری فیس تو فیس شی دیگه؟؟!!!!؟!
منطورش فیس بوکه!!؟!؟
س.........لامتی همه مامانای نگران!؟!؟!

*******

داییمــــون بعد 1ماه زنگ زده بهم میگه دلم برات تنگ شده
خونه تنهام بیا اینجا
منم 1000 فکــر باحــــال کردم که چه چیزی انتظارمو میکشه!ا
رفــــتم اونجا دیدم بععععله بنایی دارن ن ن ن !!!
این قدر که بیل و کلنگ زدم دستام تاول زده
:|

******

 

دیشب داشتیم از خونه عموم برمیگشتیم،وسط راه بابام گفت:تندتر برو دستشویی دارم،منم گازشو گرفتم،اومدیم خونه،بابام رفت دسشویی کارشو انجام داد،اومد تواتاقم زد پس کله م،گفت:عوضی چقد تند اومدی؟وقتی تنها هم میری بیرون همینجور میرونی؟هااا؟
گفتم:بابا خودت گفتی تند برو:((
گفت:من بگم برو تو چاه،تو باید بری؟
:|:|:|

*******

دیشب ساختمون کناریمون آتیش گرفته بود،
با بابام سریع لباس پوشیدیم بریم کمک مامانم یهو داد زد:
صبــــــــــــــر کنید!! دارید میرید آشغالارم ببرید،بزارید جلوی در!!!
من :|
بابام :|
ساختمون بغلی :(
آتیش :)

******

داشتیم شام می خوردیم بابام ازم می پرسه الاف ترم چندی؟
من:( ینی نمی دونی؟؟؟؟؟
بابام:نه!!!!!!واسه چی باید چیزای بی احمیتو تو ذهنم نگه دارم؟
من:|
بعد از چند دقیقه یهوویی گفت:تو که ترمتو نمی گی می ترسی بفههمم چقد دیگه باید تموم کنی که حتما با این وعض درس خوندنت تموم نمیشه.حداقل بگو چن سالته؟
من:0 بابای من ینی سنمم نمی دونی؟؟؟؟

******

خداییش ما دو تا بچه بیشتر نیستیم.بابامم حافظه اش توپه توپه!!!!!.داره phd می خونه.
من موندم ینی من انقده براشون بی اهمیتم؟؟؟؟
واقعن اگه مثل این رفیقم حساس بودم تا حالا یه بلایی سر خوردم آورده بودم آآآآآ.

می رم یه تستهDNA بدم اگه نیومدم بدونین دیگه:دی

******

یکی از فامیلامون کچله!!!!!!!!!
یه سری خونمون مهمون بود!
مامان بنده هم داشت تخمه بو میداد!
همینجورم تو عالم خودش میخوند تخمه بومیدم ب تو نمیدم کچل بوگندو!!!!!
خلاصه ازاون روز ب بعد در فامیل هیچ مشاهده ای دال بر خوردن تخمه از طرف شخص محترم فامیل ما نشد!!!!!!!!!!

******

اون موقع که من ماشین داشتم هرکدوم از اعضای خانواده برا کوچکترین جاهااااا هم باماشین من می رفتن آآآآ.ینی این بابام اگه میشد دستشویی رو هم باماشین من می رفتآآآآآآ.در این حد
حالا که چند هفته اس ماشینمو فروختند تا میام سوییچ ماشین دیگرو بردارم مامانم+بابام(چند وقت دیگه عمه و عمو و...) میگن:کجا؟؟؟یا میگن:با ماشین کار داریم
ینی عمرا بذارن من برونم.!!!!!!
حالا میام میگم خب نمی ذارین که خودم برونم پس بیاین منو تا یه جایی بروسونین لاعقل.میگن: حالا کجا میری؟
بعدم اگه مسیرم دور باشه می گن برو سر خیابون ماشین بگیر.
اگرم تقریبا نزدیک باشه می گن:دو قدم راهه دیگه خودت پیاده برو
خب شماها که نمی خواستین به من ماشین بدین اصلا چرا ماشینمو فروختین هاااااا!! نه چرا؟؟؟وعده وعیدا یادتون رفته؟
از من به شما وصیت هیچ وقت به وعده وعیدای والدینتون گوش فرا........
جای خالی را خودتون پر کنید:دی

******

عاغا ما یه خواهرزاده داریم کلاس دوم ابتدایی یه پسر دایی هم داریم کلاس اول ابتدایی امسال هردو تو یک مدرسه هستند.از اول مدرسه ها تا الان اینا هرکدوم یکبار به تنهایی و یکبارهم باهم به عنوان دانش آموز شلوغ روز معرفی شدند و بعد از مدرسه با افتخار در این مورد صحبت میکنن . من موندم اینا تو یک ماه و نیم این قدر افتخار آفرینی کردند تا آخر سال چه کار میکنن. فقط امیدوارم برای سال آینده مدرسه ای باقی بمونه.

*****

دوستان من یه چیزی در باره  ی این جوک ها بدم

این ها قسمت قسمتی هست یعنی هر روز آپشون میکنم و با هزار بدبختی پیداشون میکنم و میزارمشون واسه شما

خواهش میکنم با نظر هاتون من رو حمایت کنید تا انرژی بگیرم و بهترین مطلب ها رو واستون بزارم مرسی

بای

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,ساعت 22:43 توسط ♥ ♡(-̮̮̃•)♰ ♱ ESI DANDY |